نشست سوم حلقه فلسفه

آنهایی که اهل تفکر هستند وارد شوند

نشست سوم حلقه فلسفه  برگزار می گردد.

این بار به غار افلاطون سری می زنیم …

و آراء افلاطون را از کتاب جمهوری کتاب هفتم و هشتم می خوانیم.

مکان: کافه گرامافون (همان کافه پاریسی)،  چهارراه ولیعصر، خیابان ولیعصر، روبروی تئاتر شهر، آنطرف خیابان

زمان: سه شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۲خورشیدی

ساعت: ۶ بعد از ظهر

منتظر شما هستیم.

گزارش نشست دوم: افلاطون در منون

دومین نشست حلقه فلسفه،۱۳مرداد۱۳۹۲ خورشیدی،۲۶ رمضان، ساعت ۹ شب، کافه گرامافون:

فردا شب

شب بعد در کافه گرامافون که فضای کافه های پاریس انتهای قرن نونزدهم و ابتدای قرن بیستم را دارد دور میزهای مدور گرد هم آمدیم و شاممان را از روی منوی چاپ شده بر صفحه های گرامافون سفارش دادیم که این بار مسابقات پرتاب دیسک المپیک یونان باستان را به یادآورد! و مستقیم رفتیم سراغ منون که در نشست قبل ناتمام ماند. به شخصه وقتی از فلسفه یونان باستان صحبت می کنم حس وجد دارم و سبکبالی از نوعی بازگشت به سرچشمه های (شعار رنسانسی ها) زلال اندیشه بشر.

در منون که از رساله های دوره دوم آثار افلاطون است به ظاهراز فضیلت بحث می شود. اما همین رساله کوچک که محل  مراجعات رساله های آکادمیک بسیاری است در بر دارنده تئوری های افلاطون یا اشاراتی به آنها و نکات قابل توجه دیگری است که آنها را فهرست وار مطرح کردم و بعضی منجر به بحثهای بیشتری شد:

  • مساله کلی و جزیی: این مساله را افلاطون با مثالهایی از زنبوران عسل و شکلهای هندسی و انواع فضیلت هاکه منون مثال زده است توضیح می دهد. مساله کلی بعداتاریخی به درازای  قرون وسطی یافت.  و از مباحث کلیدی آن دوران شد.
  • نظریه یاد آوری: این نظریه معروف افلاطون است که او با بیرون کشیدن قضییه فیثاغورث از زبان غلام منون آن را بیان می کند. رساله منون به خاطر این مساله معروف است. نظریه یاد آوری به تئوری عالم مثل افلاطون ربط پیدا می کند. آیا این دو تئوری امروزه قایل دارد. شاید مثال افلاطون از قضیه ریاضی تامل برانگیز باشد و نه به این خامی ولی نظریه افلاطون بعدها درعرفانها و تئوری های فیزیک جدید به نوعی باز طرح می شود.
  • تئوری جاودانگی نفس: از نتایج مستقیم نظریه یاد آوری است که ما را درباره به نظریه مثل می رسانند. در حلقه بعد نظریه مثل را از جمهوری می خوانیم.
  • نفس چند بار به جهان آمده است: یاد آور نظریه تناسخ و نظر برخی عرفا است.
  • نظریه برابری زن و مرد: برابری در توانایی فضیلت مند بودن و توانایی کسب دانش (یاد آوری دانش) این مطلب که در منون اشاره ای بدان رفته در جمهوری به صراحت طرح می شود. امروزه در قرن اتم این نظریه بعد از مبارزات فمینیستی تا حدودی می رود که در بعضی کشورها جایی برای خود باز کند می توان گفت افلاطون از طلایه داران فمینیسم بود.
  • نظریه برابری غلام و انسانهای آزاد: در فضیلت مندی و کسب دانش (یاد آوری دانش) که مورد آخر را افلاطون عملا با آن غلام اجرا می کند. دو پا بعدها با مبارزات خونین ضد تبعیض نژادی توانسته به قوانینی دراین  جهت دست پیدا کند.
  • این نظریات کاملا مخالف با شرایط و عقاید جاری جامعه آتن آن روز درباره زنان و بردگان بود حتی مخالف با عقاید تاریخ طولانی فکری بعد از افلاطون. این قابل توجه کسانی که نظریات سخیف بزرگان و نخبه های فکری هر دوره تا به امروز را در این موارد متاثر از شرایط جامعه آنها می دانند.
  • نظریه جنجال برانگیز در اخلاق افلاطون: که عمل نادرست، صرفا خطای عقلانی است . افلاطون هیچ مفری به عنوان غریزه یا وسوسه باقی نمی گذارد.
  • افلاطون در منون می گوید که با پرسش از غلام اگر وقت می داشت می توانست همه دانش را در او پدید آورد. برای من این حرف یاد آور نظریات اخیر در هرمنوتیک است که واقعه فهم با پرسش رخ می دهد! و توصیه های روانشناسان ومشاوران تحصیلی در اینکه با طرح پرسش از متنی ومطلبی که یاد می گیرید به یادگیری و یاد آوری خود کمک کنید.
  • افلاطون از این رهگذر توصیه ای به معلمان و برای دستگاه آموزش و پرورش دارد که وظیفه آنها یادآوری است و نه صرفا بیان دانش . و تعلیم یک فرآیند دو سویه است که در واقع یاددادن اندیشیدن است نه اندیشه.
  • افلاطون ضمن جستجوی تعریف برای فضیلت، شرایط تعریف درست را جستجو می کند که مثلا یکی حذف حشو است. ارسطو بعدا آن را فرموله می کند.
  • برهانهای منطقی در رساله های افلاطون از نوع استدلالات قیاسی و در کلامی زیبا مطرح شده برهانهای این رساله بیشتر از نوع برهان خلف بود.
  • توجه افلاطون به ریاضیات در این رساله هم در سوال از غلام پیداست و در شعار سر در آکادمی. مفاهیم محض ریاضی جزو آموزشهای سطح بالای فیلسوف شاهان قرار گیرد این را افلاطون در جمهوری مطرح می کند.

شاید فضیلت دیگر سوال بشر امروز نباشد اما افلاطون با باز کردن این دریچه پنجره های بازو بسته دیگری نشان داد. که متفکرین تلاش کرده و می کنند بتوانند از ورای آنها چشم اندازهای بیشتری را ببینند.

چگونه افلاطون به طرز اعجاب انگیزی جلوتر از زمان خودش حرکت می کرده است؟ و در مواردی خلاف جهت رودخانه شرایط آتن شنا می کرد. بشر همیشه رو به پیشرفت حرکت نمی کرده است. اگر چنین نتیجه ای بگیریم پس چه چیز بشر پیشرفت می کند؟
و چرا یونان بعد از آن تمدن درخشان که بنیان آنچه ساختاری بنیادی برای فرهنگ اروپا و آنچه امروز به عنوان غرب خوانده می‌شود به حساب می‌آید به لاک سکوت خزیده و حتی سیاست های ریاضت اقتصادی اجرا می کند؟

در باره این سوالات فکرکنید. و نظر بدهید.

در ضمن در باره مکان بر گذاری جلسه بعد هم نظر بدهید. با توجه به اینکه باید میزهای آن طوری باشد که در مقابل کوبیدن مشت مقاومت کند. البته کافه نادری به این نیاز در دهه های ۳۰ و ۴۰ و جو آن روزها، با نصب سنگ روی میزها پاسخ گفته بود. چرا که در گرماگرم بحث سیاسی کافه نشینان با عصبانیت روی میزها می کوبیدند!

جمهوری جلسه سوم حلقه فلسفه

جهانی که ما در آن زندگی می کنیم یگانه است یا عوالم دیگری نیز وجود دارد؟ فیزیکدانان تئوری عجیب جهان های موازی را مطرح می کنند. افلاطون در این باره چه می گوید؟ همچنین:

نظریه بحث انگیز یاد آوری در رساله منون و تئوری جاودانگی نفس منبعث از آن و تئوریهای دیگر این رساله … بحثها و پرسشهای دیگری را در حلقه ی قبل بر انگیخت که همه اینها ، ما را به نظریه عالم مثل افلاطون رساند. و نگذاشت از افلاطون بگذریم.

برای رسیدن به پاسخ این پرسشها برای حلقه بعد نظریه مثل را از کتاب جمهوری کتاب هفتم  ( بخش هفتم )  می خوانیم. و از آنجایی که با پرسش سراغ متن  می رویم یقینا واقعه فهم سریعتر رخ خواهد داد!!!

جمهوری را مهمترین متن کلاسیک  فلسفه سیاسی در غرب می دانند. و نظریه مثل از سویی با اندیشه های سیاسی افلاطون که در این کتاب مطرح شده پیوندی تنگاتنگ دارد.  برای دریافتن این پیوند تنگاتنگ  و  آشنایی با اندیشه های سیاسی افلاطون کتاب هشتم جمهوری را هم می خوانیم. این دو کتاب در مجموع کمتر از ۱۰۰ صفحه است و خواندن آن کمتر از سه ساعت زمان می برد.کتاب جمهور را از اینترنت هم می توانید دانلود کنید.

پس قرار ما در حلقه بعد کتابهای هفتم و هشتم  از کتاب جمهوری اثر افلاطون.

زمان روز سه شنبه ۲۹ مرداد۱۳۹۲ ، ساعت و مکان دقیقتر بعدا به اطلاع خواهد رسید.

باکامنتی آمدن خود را اطلاع دهید تا هماهنگی ها راحت تر انجام پذیرد. همینطور ما را از نظرات و پیشنهادات خود باخبر کنید.

خلاصه جلسه اول و دوم حلقه فلسفه

جلسه اول در محل کافه بوفالو با حضور خانم‌ها یزدانپرست و کربلایی و آقایان نجفی، ابوترابی، بهادرنیا، نظام‌الحسینی و نقاش‌زاده برگزار شد.
در این جلسه شرکت‌کنندگان در ابتدا در مورد هدف خود از شرکت در این جلسات و میزان آشنایی قبلی با فلسفه صحبت کردند. سپس خانم یزدانپرست دریافت خود از رساله منون را بیان کردند و در طی آن سایرین سوالات و نظرات خود را با دیگران در میان گذاشتند و روی برداشت‌های خود با یکدیگر بحث و گفتگو کردند.
در پایان جلسه مقرر شد نرم جلسات به صورت دو هفته یکبار برگزار شود و همچنین مقرر شد ادامه این جلسه روز بعد در کافه گرامافون پیگیری شود.

در جلسه دوم که در کافه گرامافون برگزار شد خانم‌ها کربلایی و یزدانپرست و آقایان بهادرنیا، ابوترابی و نقاش‌زاده شرکت کردند. در این جلسه ادامه بحث‌ها در مورد ادله‌ای که در رساله آمده بود بخث و تبادل نظر شد.

جابجایی مکان و زمان نخستین جلسه حلقه فلسفه

آنهایی که اهل تفکرهستند وارد شوند

با توجه به باز خوردهایی که از دوستان دریافت کردیم قرار شد زمان جلسه جابجا شود تا از حضور دوستان بیشتری در نخستین نشست حلقه فلسفه بهره مند شویم. همینطور شما فرصت بیشتری خواهید داشت تا به رساله منون سری بزنید. مکان جلسه نیز از کافه سیاه وسپید به رستوران بوفالو تغیر پیدا کرد.

پس وعده دیدار ما در روز افتتاح حلقه فلسفه در:
مکان: رستوران بوفالو،حوالی چهارراه ولی عصر تهران
روز: شنبه ۱۲مرداد۱۳۹۲ خورشیدی
ساعت: ۹ شب
موضوع : نظریات افلاطون و رساله منون او

منتظر حضور چشمگیر شما هستیم.

نخستین جلسه حلقه فلسفه

موضوع بحث این هفته آرا و نظرات افلاطون بزرگترین فیلسوف اعصار و قرون است. آیا می شود آنها را به مسایل روز ربط داد؟ اگر در این باره و درباره فلسفه کنجکاو هستید می توانید شرکت کنید.

افلاطون

رساله ی منون افلاطون را می خوانیم. گفتگویی خواندنی میان منون و سقراط.

منون ۶۰ صفحه است و خواندن آن فقط دو ساعت زمان می برد.

این رساله در کتابی به نام چهاررساله ترجمه محمود صناعی توسط نشر هرمس چاپ شده و درکتابفروشی ها موجود است.

نسخه الکترونیکی چهاررساله هم در اینترنت موجود است.

http://ketabnak.com/persons/افلاطون

مکان جلسه: کافه «سپید و سیاه» واقع در خیابان انقلاب، جنب سینما سپیده

زمان: پنجشنبه ۱۰ مرداد ۹۲ ساعت ۹ شب

پیشنهادات و نظرات خود درباره چگونگی ادامه روند حلقه تازه تاسیس فلسفه و موضوعات مورد بحث در آن را می توانید در این جلسه بیان کنید.

منتظرتان هستیم.

حلقه فلسفه

کسانی که اهل تفکر هستند وارد شوند

می خواهم راه اندازی یک حلقه اندیشه و گفتگوی فلسفی با مشارکت بچه های سمپاد را به اطلاع شما برسانم .

چرا فلسفه؟
۱. امروزه در جهان ، تفکر انتقادی که روح فلسفه است جزو درسهای دوره دبستان بچه ها قرارداده شده است. حتی فلسفه برای کودکان در دنیا بحث می شود که در ایران هم زمزمه هایی از آن در دانشگاهها و پژوهشگاههای بزرگ بگوش می رسد. آنها یاد می گیرند چیزها همیشه نباید به همان صورتی باشد که : گفته می شود ، داده می شود، دریافت می شود، خوانده می شود، دیده می شود و…

همیشه از خود بپرسید آیا چیزها نمی توانند به گونه دیگری باشد؟  اولین چیزی که می توانید روی آن دخل و تصرف کنید افکارخودتان است ، سپس افکاری که دریافت می کنید. و این مقدمه ی خلاقیت است. تفکر خلاق ! علم از قبل داده شده و شیوه های آموزشی ما از باهوش ترین بچه ها ( مثلا سمپادی ها ) افرادی می سازد که با وجود اینکه در رشته هایی چون مهندسی و … تحصیل می کنند پس از سالها تلاش هنوز هم از تفکر خلاق ناتوان هستند:

۲. در زندگینامه انیشتین می خوانیم او یک دوره کتابهای سخت فلسفه آلمان را خوانده بود. نظریه نسبیت انیشتین معروف است. (خوب البته خودش آلمانی بود و مشکل زبان نداشت).

فرگه ریاضیدان بزرگ آلمانی پایه گذار فلسفه تحلیلی، فتح بابی کرد در منطق که راسل و همکارانش با ادامه آن توانستند منطق جدید را پایه گذاری کنند و زبان ماشین و هوش مصنوعی را پیشرفت دهند.

…ادامه خدمات متقابل فلسفه و علم و تکنولوژی بماند برای بعد…

۳. جای اینگونه جلسات در انجمن سمپاد خالی است. البته این انتقادی است به انجمن سمپاد که باید به تفصیل در موضع خود بحث شود.

به پیشنهاد بچه ها برای اینکه همه با پیش زمینه وارد بحث شوند قرار است متن فلسفی بخوانیم و آنهم متن اوریجینال فیلسوف را. ما روی سمپادی بودن شما حساب کرده ایم.

اما می خواهیم از فیلسوفی شروع کنیم که تمام فلسفه بعد از او را فقط حاشیه ای بر فلسفه او دانسته اند در حالی که حدود ۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح می زیست . پیش از ظهور دو پیامبر اولوالعزم: عیسی مسیح و حضرت محمد(ص). و این یعنی ۲۵۰۰ سال اندیشه فلسفی بشری پس از او وجود دارد. او مردی بود زیبا اهل آتن از خانواده ای اشراف زاده. پرسش هایش هنوز زنده اند و کتابهایش ضمن اینکه تیزی ذهن او را نشان می دهند از شاهکارهای ادبی جهان محسوب می شوند. که بارها مورد تقلید قرارگرفته اند. همه حداقل با نام او افلاطون آشنایی دارند اما کمتر از طریق کتابهایش.
شما پیشنهاد کنید کدام کتاب او را بخوانیم. و یا اگر هر پیشنهاد دیگری دارید مطرح کنید.

جزییات در پست بعدی.

پ.ن. افلاطون بر سر در آکادمیای خود نوشته بود ؛ هر کس هندسه نمی داند وارد نشود؛ من هم می خواستم جمله ای (شعار حلقه) مانند او بنویسم اما دیدم این حرفها فقط به افلاطون می آید برای همین گفته او را به شکل مثبت بازنویسی کردم.