راستش خیلی وقت می شه که مطلبی ننوشتم تو وبلاگ، ولی خوب حس غریبی نسبت بهش ندارم. حس غریبم دوریه، اونم از یک عالمه دوست خوب، آره از شماها که همیشه خاطراتتون باهامه، یک عالمه خاطره خوب.
می نویسم که احساس کنم هنوز با شماهام، فاصله مهم نیست، مهم دله، که اونم فاصله حالیش نمی شه.
این دفعه تصمیم گرفتم در مورد یک شاهکار دیگر ما انسان ها بر روی این زمین خاکی بنویسم. رفتار ما در مقابل دیگر موجودات زنده، آن هم در کشور خودمان ایران.
کشور پهناورمان ایران با داشتن شرایط اقلیمی بسیار متنوع از دیرباز زیستگاه گونه های مختلف جانوری بوده است. از آن جمله می توان به چهار گونه گربه سان وحشی این مرز و بوم اشاره نمود که بدلیل سهل انگاری ما انسان ها دو گونه با ارزش از آن به کل منقرض شده اند. دو گونه منقرض شده که بالغ بر 40 سال پیش با این سرزمین وداع نمودند شیر ایرانی و ببر مازندران هستند. خوشبختانه تعداد پلنگ ایرانی از وضعیت مناسبی برخوردار بوده ولی متأسفانه یوز ایرانی روی خط انقراض قرار دارد. در ادمه به شرح مختصری از وضعیت این گربه سان زیبا پرداخته شده است.
هنوز جاي اميدواريه كه مي بينم چندنفري پيدا مي شن كه به محيط زيستشون فكر مي كنن و واسش ارزش قائلند. بههر حال اين لطفيه كه در حق خودشون دارن. عكسي كه هفته پيش وبلاگ خوشگلمون رو يه خورده مزين كرده بود مربوط به شهريه كه داريم توش زندگي مي كنيم. بله، تهران! مكان دقيقش نهر وسط بلوار كشاورز.
منظره يك بند وسط اين نهره كه تنها جلوي زباله هاي چند متر از اون رو گرفته. اين عكس رو چند هفته پيش وسط يک روز كاري گرفتم. واقعاً ديدن چنين منظرهایي تو يكي از شلوغ ترين مكانهاي شهر نشان از چيه؟
سلام سلام، سلام به روی ماه همتون، البته توجه داشته باشید اگه امشب خودتونو تو آینه دیدید سریع پا نشید زنگ بزنید نهاد بگید من ماه رؤیت کردم، چون این ماه با اون ماه فرق داره!! شما 14 شب دیگه رؤیت می شید.