با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات
به پیشنهاد دوستان، مقرر گردید مراسم افطاری در پارک لاله در روز 3شنبه، 18 مرداد 90 برگزار گردد. از کلیه دوستان جهت شرکت در مراسم دعوت بعمل می آید.
ضمنا افطار آش رشته می باشد و در صورتی که تشریف می آورید حتما از طریق نت یا تلفن اطلاع دهید.
سلام،با تبريك ولادت حضرت فاطه (س) و روز زن
و به تبع اون روز مادر، دختر، خواهر،زن ، زن داداش، مادر زن ، پدرزن ، برادر زن ،جرزن، زيرآب زن و ….
جمعه اين هفته چيتگر ميريم،اگه دوستاني كه ميان كامنت بزارن احتمال زياد برنامه جوجه كبابم رديف ميكنيم
ديدار ساعت 9:00 صبح،روبروي ايستگاه دوم كرايه دوچرخه
لطفاً به ساعت بالا دقت كنيد
به اميد ديدار
حق
محاكمه در خيابان
سينما استقلال
ساعت رزو بليط 6:30
آخرين مهلت اعلام حضور:ساعت 12 پنجشنبه ادامه خواندن كي مياد سينما؟
بنام خدا
سلام,بعد از پاتوق گذشته دوستان جدیدی بعضویت این وبلاگ در اومدن و شاید ندونن که گاهی وقتا میشه اینجارو با وبلاگ شخصی اشتباه گرفت!با خوندن این پست متوجه میشن.
همینطور که میدونید معضل بزرگ ما جوانان که هر روز عمیق تر و فجیع تر میشه بحث ازدواج که آمار اون روز به روز پائین میاد و بدتر,طلاقه که روز به روز بالا میره جالب اینکه هرکی از راه میرسه فقط از ما انتقاد میکنه و میگه مشكل جوانا هسن چرا پسرا زير بار مسئوليت نميرن يا دختر خانما پرتوقع شدن و غیره.و هیچ کس راه حل درستي واسه بُرون رفت از این بحران رو ارائه نمیکنه.
.
با سلام
با ارزش پوزش بخاطر تغییر در برنامه مکان جدید: کافی شاپ تاک
زمان:پنج شنبه ساعت 20:30 الی 22
شرح برنامه:مثل بقیه پاتوق ها یه موضوعی پیدا میشه در موردش صحبت کنیم
اگه دوستان پایه باشن در آخر برای کمک به هضم غذا توی پارک قدم میزنیم
شما لایق بهترین ها هستید,با ما باشید.(این جمله در انحصار گروه اصم میباشد که با ذکر منبع استفاده شده)
متشکرم.
با سلام.
سينماي جنگ هميشه واسه من جذاب بوده،مخصوصاً كارهاي آقاي حاتمي كيا و در اين بين اخراجي ها(يك) به نوبه خودش تونست نظر منو جلب كنه,شمارو نمیدونم.
چند روز پيش بطور اتفاقي و خيلي بي ربط يه ملاقات با آقاي مسعود ده نمكي در كلاسمون داشتيم كه خلاصه اونو واسطون ميگم چون كامل حرفاشونو ضبط ندارم و حافظمم اينقدر قوي نيست و مهمتر از اون از حوصله دوستان خارجه بطور گزينشي و بيشتر نقل به مضمون خلاصه ملاقاتو ميگم
سلام
برنامه کوه نوردی این هفته قطعی شد برنامه رو بشرح زیر اعلام میکنم:
1-ساعت 8 جلوی پارک جمشیدیه اگه خدا بخواد حرکت میکنم
2-ایستگاه 1 صبحانه میخوریم
3-ایستگاه 2یک عدد موز(برای کسانی که کامنت هشتن)میخوریم,
4-ایستگاه 3 اگه سعید دوست داشتن میتونه دوباره واسمون آب پرتغال بگیره!
5-ایستگاه 4 ناهار میخوریم
6-بعد ناهار برای همدردی با داود با سنگ,نمادی از استادش درست میکنیم و با پوست موز بهش حمله میکنیم.
واسه ناهار دوستان میتونن برنامشونو با ما هماهنگ کنن:
1-دست پخت خودشون یا مامانشونو بیارن
2-هایدا سفارش بدن
3-اولویه محصول آقا مصطفی سفارش بدن
4-اتاق تمساحا!
به احتمال زیاد بارون بیاد نگین نگفتی.
حامد را گفتند كه برخيز كه آسمان بار امانت نتوانست كشيد قرعه بنام تو ديوانه زدند! من نيز هرگز روي از متابعت نپيچم.
و كجا بهتر از كوه كه “فلما تجلي ربه للجبل”و چه فصل بهتر از اين كه فراش باد صبا را گفته تا فرش زمريدن بگسترد و نيز از گزارش ياهو ودر بوي آن آيد كه دايه بهاري را فرموده تا بنات نبات نيز در مهد زمين بپرورد!
همگنان بياييد با يكديگر ياور شويم و اتفاق كنيم و بوت همت بر پاي كنيم و كوله شوق بر گردن نهيم و راهي شويم كه آرزومندي ما به شفا جز به طبيعت نيست و اگر بدين سعادت نرسيم بي عقل و مدهوش گرديم!و آخر هفته مان ذايل شود.
ليكن من در آنم كه به كدام ره رويم و به كدام منزل رو كنيم!؟
چه بهتر كه دوستان و مشتاقان 021ي كه در علوم ظاهري و كمالات باطني و جمال صوري!! در عصر خويش منفردند با اجماع كامنتي حقير را ياري كنند.
ديروز محل كارم از سرما به بخاري چسبيده بودم و با امير دوستم صحبت مي كرديم كه در باز شد و يه پسر حدوداً 13-14 ساله اومد تو يه جعبه پر از واكس دستش بود.واسه اينكه به من گير نده و مجبور نشم واكس بخرم بهش نگاه نكردم ولي زير چشمي حواسم بهش بود.رفت قسمت پذيرش و با آقاي … شروع كرد به حرف زدن كه بارون مياد بايد حتماً كفشاتون واكس بزنين تا خراب نشه…. و به اصرار يكي ازش واكس خريد.
