در لزوم مشارکت در فعالیت‌های گروهی

بذارین مستقیم برم سر اصل مطلب. هدفم از این نوشته این‌ه که بگم دانشجوها باید در دوره‌ی تحصیلات دانشگاهی -علاوه بر علوم و فنون مربوط به رشته‌ی خودشون- توانایی‌های دیگه‌ای رو هم کسب کنن که کلا بهش می‌گم «مهارت‌های اجتماعی». این مجموعه، موارد زیادی از جمله توانایی کار گروهی، مسوولیت‌پذیری، انتقادپذیری، توانایی ارتباط برقرار کردن، مدیریت اقتصاد زندگی و … رو شامل می‌شه، که حرف من اینجا بیشتر مرتبط با سه مورد اول‌ه.
البته یک دانش‌آموز دبیرستان هم، بسته به خصوصیات فردی و شرایط خانوادگی و محیطی، کم یا بیش از این توانایی‌ها بهرمنده -عموما نه اندازه‌ی کافی- اما انتظار از یک دانش‌آموخته‌ی دانشگاه خیلی متفاوت‌ه.
طرح مساله: یک دانشجو در بدو ورود به دانشگاه، برخوردار از مهارت‌های اجتماعی کافی نیست، اما زمانی که فارغ‌التحصیل می‌شه برای موفقیت در تحصیلات تکمیلی، کار و زندگی شخصی نیازمند این توانایی‌هاست.
همین‌جا بگم که ابدا انتظار نداشته باشین دانشگاه این مهارت‌ها رو مثلا تحت عنوان درس خاصی به شما آموزش بده. اساسا توقع اینکه همه‌چیز -حتی در زمینه‌ی رشته‌ی تحصیلی‌تون- رو به شما آموزش بدن، توقع بی‌جایی‌ئه.
از کجا باید یاد گرفت؟
گفتم که در دانشگاه اینها رو به شما آموزش نمی‌دن، اما فرصت فراهم‌ه تا شما -در صورتی که خودتون بخواین- توانایی‌های اجتماعی‌تون رو بالا ببرین، فرصتی که بعدا کمتر به‌دست میاد. به نظر من یکی از اصلی‌ترین و موثرترین راه‌های کسب این مهارت‌ها مشارکت در فعالیت‌های جمعی و گروهی‌ه. انتخاب‌های نسبتا زیادی هم پیش روی شماست. از همین انجمن سمپاد و ۰۲۱ گرفته تا انجمن‌های اسلامی و شوراهای صنفی و کانون‌های علمی دانشکده و دانشگاه و سایر گروه‌هایی که شما که الان دانشجویین بهتر از من می‌دونین. همیشه به دوستان دانشجوم توصیه کرده‌م که در دوران کارشناسی در فعالیت‌های گروهی مشارکت داشته باشن و دست‌کم در یک دوره‌ی یکی از این گروه‌ها، مسوولیت قبول کنن.
مسلما منظورم این نیست که چندان افراط کنین که از کار اصلی‌تون، تحصیل، عقب بمونین. واضح‌ه که نیازمند برنامه‌ریزی درست هستین و اگه تصمیم گرفتین مسوولیت بپذیرین، انتخاب زمان مناسبش هم مهم‌ه. (که چون به خود فرد، رشته و دانشگاه و برنامه‌اش بعد از فارغ‌التحصیلی و خیلی عوامل دیگه بستگی داره، نمی‌شه فرمول خاصی براش داد.) فقط می‌تونم بگم مثلا برای یک دانشجوی مهندسی که برنامه‌اش این‌ه که ۴ ساله درسش رو تموم کنه، احتمالا سال سوم یکی از بهترین زمانهاست. (چرا؟)
حرف آخر اینکه اگه فکر می‌کنین یک دانشجوی کارشناسی که آهسته می‌ره و آهسته میاد و بعد از مثلا ۴ سال با معدل بالا فارغ‌التحصیل می‌شه، از این دوره‌ی عمرش بهره‌ی کافی برده، در جهل مرکب بمانید.