فرجام سخن امام حسین(ع) در قتلگاه شهادت این بود که “ان لم یکن لکم دین فکونوا احرارا فی دنیاکم”. بسیاری این سخن را اینگونه بیان کرده اند که “اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید”. آوردن کلمه “لااقل” تحریف محض این سخن وجدان ساز است. با آوردن کلمه “لااقل” چنین به ذهن می رسد که آزادگی و آزاده بودن پدیده ای فروتر و پایین تر از دینداری است. این در حالی است که سخن امام حسین(ع) این است: “اگر دین ندارید، آزاده باشید”. در واقع روبروی انسانیت دو راه بیشتر وجود ندارد. دینداری و یا آزادگی؛ و این دو هم ارز و هم قامت هم هستند. امکان دارد بنا به هر دلیلی افرادی نخواهند دیندار باشند یا دین به ذائقه آنها خوش نیامده باشد. امکان دارد دینداری نزد بعضی ها چهره نازیبایی پیدا کرده باشد و بر خلاف عده ای که واجد محبت به دین اند آنها فاقد محبت به دین باشند. امام حسین(ع) می فرمایند می توان دل در گرو دینی نداشت ولی آزاده بود. به ارزش این پیام هنگامی پی می بریم که دریابیم جوهر اخلاقی بودن، آزادگی است. از بندِ رذایل درونی آزاد بودن، زیر سلطه کسی نبودن، عقل خود را نفروختن، شخصیت خود را نشکستن و بندگی و غلامی نکردن، همگی منجر به انسانِ اخلاقی شدن می شود. مرحوم اقبال لُب این سخن را به نظم درآورده است که
آدم از بی بصری بندگی آدم کرد / گوهری داشت ولی نذر قباد و جم کرد
یعنی از خوی غلامی ز سگان پست تر است / من ندیدم که سگی پیش سگی سر خم کرد
چکیده پیام حسینی رو اشاره کردی. اگه آزادگی باشه، خودبخود اخلاق مندی هم بوجود میآد.
به امید روزی که “اگر دین نداریم، آزاده باشیم”.
البته من فکر نمی کنم صرف دینداری بتونه انسانیت بیاره…