در راستای تحقق شعار ” شما شایسته بهترین ها هستید، با ما باشید ” روز گذشته سالگرد پاتوق سمپادی های یزدی مقیم تهران برگزار شد که در اینجا اشاره مختصری به مهم ترین وقایع اتفاق افتاده می نماییم:
در ساعت 5:40، یکی از اعضای گروه اصم با عجله خودش رو به رستوران پردیس، محل برگزاری سالگرد پاتوق تهران می رسونه تا بد قولی نکرده باشه، که با ورود به پاتوق شُک اول بهش وارد میشه. سیل جمعیت نسوان مشتاق و همیشه حاضر در صحنه. با یه حساب سرانگشتی متوجه نسبت 10 به 1 میشه (آخه چند نفر به یه نفر؟). در نتیجه از خجالت سرشو میندازه پایینو ومشغول sms دادن به این و اون میشه که به عنوان نمونه متن یکی از sms های ارسالی به یکی دیگر از اعضای گروه جهت نمونه آورده میشه :
” sallam, (Beep) kodom gori hased? Khodetono beresoned, man az bas araghe sharm rikhtam 3-4 kilo laghar shodam “
شخص مورد نظر بعدها توضیح داد که : ” توی همین فکرها بودم و مشغول sms دادن به این و اون که، شک دوم بهم وارد شد. صدای جیغ بنفش یکی از خانم ها، منو از هپروت بیرون آورد. حالا قضیه چی بوده؟ مثل اینکه مسافر کوچولو می خواسته جایزه مسابقه شماره یک رو تقدیم برنده کنه که ، برنده محترم، تا سر حد مرگ، ذوق زده شده و جواب این همه لطف و محبت رو با یه جیغ بنفش و یک پس گردنی نصفه نیمه داده است. (حالا فهمیدین چرا مسابقه شماره 2 جایزه نداشت) بالاخره بعد از کلی لرزیدن و ترسیدن سر وته قضیه هم اومد. ( فقط ما نفهمیدیم سر اون کروکودیل خوشگل مامانی چی اومد؟ محمد تو که برنداشتی باهاش عکس بگیری برای facebook؟) البته در این لحظات جمعیت حاضر به شوق اومده و دو تا دو تا پراکنده شدن، کجا رفتم من نمی دونم؟ این هم باشه برای مسابقه شماره 3.
اندک اندک سر وکله بچه های بیشتری پیدا شد. به پیشنهاد پوتیفار قرار بر آن شد که طبق قرعه جای هر فرد مشخص شود تا شبهه ای بر روابط وارد نشود، همه چیز به خوبی و خوشی داشت ادامه پیدا می کرد که به علت کثرت جمعیت، بساط دموکراسی معلق ماند. چندتا مهمون ویژه هم از یزد داشتیم که برای اولین دفعه توی پاتوق تهران شرکت می کردند که امیدواریم بازهم در جمع ما حضور پیدا کنند.
تقریبا 40 نفری شده بودیم و مراسم معارفه در حال اجرا بود که صدای توقف یک لیمو و پس از آن پهن شدن رد کارپت ( red carpet )، خبر از ورود میهمان های هالیوودی مجلس داشت، بله درست حدس زدین خواهران غریب، که با در دست داشتن جعبه های پای سیب به مناسبت تولد خواهر کهتر، وارد مجلس شدند.
مراسم معارفه که به علت صرف شیرینی ناتمام ماند. بعد از اون هم تا هنگام صرف شام اتفاق خاصی که بشه در اینجا آورد نیافتاد. پس از صرف شام، جهت خوردن شیرینی کیک تولد خانم گلشیفته به داخل پارک فلکه اول صادقیه رفتیم که، با توجه به ازدحام 25-30 نفری بچه ها و حضور پلیس، موجبات خوف و پریشانی جمعی از اهالی سمپاد فراهم شد که با وساطت و ریش سفیدی اصم مشکلی پیش نیامد و خوشبختانه خطر از بیخ گوشمان عبور کرد.
بعد از فوت کردن دسته جمعی شمع ها و صرف شیرینی و پخش هدایا*، برنامه پایان یافت و اگر چه برای خیلی ها، دل کندن از اصم سخت بود ولی خوب طبق گفته شاعر:
عشق است و آنش و خون …… داغ است و درد دوری
کـی می تــوان کـشیدن …… کـی می تـوان صبوری
مهدی عاقلی نژاد، محمد مخاطبی، مصطفی نشاسته گر، مصطفی لیوانی، احمد سمیعی، سینای رادمرد عزیز و همه شما دوستان سمپادی که دیروز با ما نبودین جاتون سبز، ان شاالله دفعات بعدی با هم.
جا داره در پایان از حاج آقا به خاطرهماهنگی های انجام شده برای برگزاری هر چه بهتر مراسم تشکر ویژه بنماییم.
*این هدایا مخفف هدایا خبیری و سروش نیست و هیچ ابهامی وجود ندارد.
You all made my birthday special thanks a lot
یکی من از یزد اومده بودم! آقای عطاییان، آقای دهقانپور و همسرش، آقای آسایش، آقای لغوی که بیشتر از اینکه یزد باشند تهرانند.
اما قبول نیس شما ماها را توی بازیتون راه ندادین!
چه بازی؟ اون سوسمار بدريخت؟؟
نه منظور صادق خان بازی لاتاری بود که بدلیل کثرت جمعیت پا در هوا موند.
ان شاالله دفعه بعد حتما اجراش می کنیم. باید شایعه کنیم که قرعه کشی میشه و جایزه داره تا همه پایه بشن.
ممنون از اصم عزیز و دوست داشتنی که همیشه محبتشون شامل حال همه دوستان بوده و هستش.
” مثل اینکه مسافر کوچولو می خواسته جایزه مسابقه شماره یک رو تقدیم برنده کنه که ، برنده محترم، تا سر حد مرگ، ذوق زده شده و جواب این همه لطف و محبت رو با یه جیغ بنفش و یک پس گردنی نصفه نیمه داده است.”
معذرت میخوام که جواب این همه لطف!!!!! و این همه محبت رو ندادم!!!!!!!
این دفعه کسی باهام از این شوخی های خیلی با مزه!!!! کرد!!!!!میریم میبوسمش! معذرت میخوام که فراموش کردم عذر خواهی کنم!
واسه برنده مسابقه شماره 1 نهایت دلسوزی رو داریم(بهتون حق میدیم) و از کار وقیحانه انجام شده انزجار خود را در حمایت از برنده اعلام میداریم.
در ضمن میشه این عبارت ” میریم میبوسمش! ” رو یه کم بیشتر توضیح بدین تا حساب کار بیشتر دستشون بیاد!!!
گروه دلسوزان کیه که دادن جایزه رو کار وقیحانه میدونه؟!
گروه دلسوزان به شدت خبر نقل شده از طرف این گروه را تکذیب می کند.
گروه دلسوزان به شدت حادثه تروریستی مذکور را محکوم کرده و نسبت دادن آن را به اعضای این گروه عام المنفعه، توطئه ای از جانب…. بابا چی چی داری منویسی، با عرض پوزش
گروه دلسوزان دادن جایزه را کار وقیحانه ای نمی داند، بلکه نوع جایزه و نحوه تقدیم کردن آن ممکنه از نظر بعضی ها زیاد جالب نبوده باشه! گروه دلسوزان درخواست دارد که در همین جا به این بحث خاتمه داده شود و بیشتر از این به آن دامن زده نشود.