نه دیدم نمیشود نور را تحمل کرد. برگشتم عینک که فتوکورومیکم را برداشتم. اینجوری شاید میشد نور را تحمل کرد. من رفتم تا بابا و سعید -که میرفتند به کارگاه سر بزنند- را همراهی کنم. کارگاهها عموما در حاشیهی شهر واقعند. اگر چه محل خواب کارگران در همان کارگاه است ولی وسعت کارگاه باعث میشود باز هم وسایل کارگاه به طور جدی در معرض سرقت باشند. معمولا در این منطقه برای رفع این معضل از تیرههای خاصی سگ استفاده میکنند. البته شما باید تصور سگهای پشمالو و پاکوتاه جذاب -که گهگاه میشود در دست افراد در پیادهروهای خیابان دید- را از ذهنتان دور کنید. این سگها معمولا رنگها تیرهای و پاهای بلندی دارند. هیبتشان جوری است که شما فقط با دیدنشان رنگتان خواهد پرید. نکته جالب اینست که این سگها که در کنار انسانها زندگی میکنند از انواع دیگر آن که در طبیعت رشد میکنند وحشیترند. پاردوکسیکاله نه!خوب بگذارید برایتان توضیح خواهم داد. ادامه …
سگ کارگاه
منتشرشده توسط
حمزه
در دوم خرداد 136 متولد شدم. مهندسي الكترونيك خوانده ام. اكنون دانشجويي علوم سياسي تربيت مدرس هستم. شايد هم در آينده رفتم رشته مديريت! نمایش همهی نوشتههای حمزه
همه حرف هایی که گفتی درسته فقط یه نکته رو جا انداختی
اونم اینکه ما انسانیم و هر روز امکان داره علیه هر کسی یا چیزی ، حتی خودمون انقلاب کنیم. فرق ما با سگ تو همینه.
آقا به نظر من:
شغال بیشه مازندران را ………….نگیرد جز سگ مازندرانی