یوز ایرانی روی خط انقراض

با سلام،

این دفعه تصمیم گرفتم در مورد یک شاهکار دیگر ما انسان ها بر روی این زمین خاکی بنویسم. رفتار ما در مقابل دیگر موجودات زنده، آن هم در کشور خودمان ایران.

کشور پهناورمان ایران با داشتن شرایط اقلیمی بسیار متنوع از دیرباز زیستگاه گونه های مختلف جانوری بوده است. از آن جمله می توان به چهار گونه گربه سان وحشی این مرز و بوم اشاره نمود که بدلیل سهل انگاری ما انسان ها دو گونه با ارزش از آن به کل منقرض شده اند. دو گونه منقرض شده که بالغ بر 40 سال پیش با این سرزمین وداع نمودند شیر ایرانی و ببر مازندران هستند. خوشبختانه تعداد پلنگ ایرانی از وضعیت مناسبی برخوردار بوده ولی متأسفانه یوز ایرانی روی خط انقراض قرار دارد. در ادمه به شرح مختصری از وضعیت این گربه سان زیبا پرداخته شده است.

واژه يوزپلنگ يکی از واژه های اصيل ايرانی است که از ترکيب دو کله يوز و پلنگ حاصل شده است. يوز بُن مضارع مصدر يوزيدن به معنای ” جَستن، جهيدن و طلب کردن” بوده و از اين رو يوزپلنگ، به معنای پلنگی است که به دنبال شکار خود گشته و آن را با جستن و دنبال کردن می گيرد. درگذشته اين جانور را پلنگ شکاری می‌ناميدند که به سبب شباهت زياد آن به پلنگ و روش شکار منحصر به فرد آن بوده است.ايرانيان باستان اين جانور را بيشتر با نام “يوز” می شناخته‌اند و کمتر کلمه “يوزپلنگ” را برای آن بکار می‌بردند. همچنين به اين جانور به خصوص در زمان تولگی “هَوْبَر” هم گفته می‌شده است.

در جهان‌ دو گونه‌ يوزپلنگ‌ وجود دارد که‌ يکي‌ گونه‌ آسيايي‌ و ديگري‌ گونه‌ افريقايي‌ است.‌‌ گونه‌ افريقايي‌ يوزپلنگ‌‌ در شمال‌ اين‌ قاره‌ پهناور منقرض‌ شده‌ و فقط محدود به‌ جنوب‌ اين‌ قاره‌ شده‌ است‌ که‌ البته‌ با برنامه‌هاي‌ مناسب‌ حفاظتي‌ در حال‌ حاضر از نظر جمعيتي‌ در وضعيت‌ مناسبي‌ است‌‌. اما يوز آسيايي‌ که‌ زماني گستره‌ وسيعي‌ از غرب‌ اين‌ قاره‌ از سوريه‌ و عربستان‌ گرفته‌ تا هندوستان‌ و ترکمنستان‌ پراکنده‌ بود از ‌20‌ سال‌ پيش‌‌ جز در ايران منقرض‌ شده‌ است‌‌. در حال‌ حاضر يوپلنگ‌ آسيايي‌ فقط به‌ کشور ايران‌ که‌ ‌40‌ سال‌ پيش‌ برنامه‌ حفاظتي‌ خود را براي‌ نگهداري‌ نسل‌ اين‌ حيوان‌ آغاز و از ‌20‌ سال‌ پيش‌ تشديد کرد‌ محدود مي‌شود‌ به‌ همين‌ دليل‌ است‌ که‌ امروزه‌ به‌ يوز آسيايي‌‌ يوز ايراني‌‌ نيز گفته‌ مي‌شود‌. با توجه به این مهم، فعالیت پروژه حفاظت از یوزپلنگ در ایران رسماً از تاریخ 19 شهریور ماه 1380 آغاز شد که هدف آن علاوه بر حفاظت یوزپلنگ آسیایی یا همان یوز ایرانی و زیست بوم های مرتبط با آن موارد ذیل نیز است:
می توان به مواردی شامل تهیه و تدوین یک پروژه مدیریتی بر اساس قابلیت های اکولوژیکی و نیازهای اقتصادی، اجتماعی جوامع محلی در زیستگاه های یوزپلنگ، افزایش آگاهی های عمومی، به ویژه در مورد ساکنان اطراف زیستگاه های منتخب برای مشارکت مردم در حفاظت از یوزپلنگ و گونه های مرتبط با آن، توانمند سازی کارکنان سازمان حفاظت محیط زیست برای نگاهبانی بهینه از زیستگاه های برگزیده، تحکیم قوانین سازمان حفاظت محیط زیست در راستای حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و گونه های مرتبط اشاره کرد.
زیستگاه عمده یوزپلنگ در ایران دشت کویر است که بخش هایی از استانهای کرمان، خراسان، سمنان، یزد، تهران و مرکزی را در برمی گیرد. اکنون این ناحیه وسیع استپی و بیابانی به آخرین پناهگاه یوز آسیایی مبدل شده است. به طور مشخص و کاملا واضحی طی دو دهه اخیر تعداد گزارش های رسیده از این ناحیه وسیع در مورد مشاهده یوز کاهش یافته و تنها گزارشات معدودی از مشاهده جانور در پارک ملی کویر، مناطق توران، نایبندان، دره انجیر، میاندشت و خوش ییلاق بدست آمده است.
این در حالی است که بین سالهای 46 تا 57 گزارشاتی از تهران ( به خصوص پارک ملی کویر )، سمنان ( توران، خوش ییلاق و مناطق اطراف )، خراسان ( منطقه میاندشت و مناطق اطراف طبس )، یزد ( منطقه کالمند و مناطق دیگر اطراف بافق، مهریز، تفت و شهر یزد )، اصفهان ( منطقه موته و کلاه قاضی )، فارس ( پناهگاه حیات وحش بهرام گور )، کرمان ( منطقه خبرو روچون )، مازندران ( پارک ملی گلستان )، هرمزگان ( اطراف حاجی آباد ) و نیز گزارشات غیر مکتوبی از سیستان ( اطراف هامون صابری ) و بلوچستان ( بمپور ) و حتی نفت شهر در استان کرمانشاه مبنی بر مشاهده یوز وجود داشته است.
این روزها پناهگاه حیات وحش نایبندان طبس، پارک ملی خارتوران سمنان به همراه سه منطقه دیگر یعنی پارک ملی کویر و مناطق دره انجیر و بافق (واقع در یزد) از معدود مکان هایی اند که هنوز یوز در آن ها مشاهده می شود و از جمعیت های اندک باقی مانده این جانور باشکوه پشتیبانی می کنند.

مخاطرات
عواملی چند بقای یوزپلنگ آسیایی را در ایران تهدید می کند که از آن میان می توان به دو عامل اصلی اشاره کرد.
1) تخریب و بهم‌ ریختگی زیستگاه که ناشی از فرایند تبدیل زمین به بیابان در بخشهای وسیعی از کشور است . در این میان پارکهای ملی و دیگر مناطق حفاظت شده بخصوص مورد تخریب قرار گرفته‌ اند که عمده آن در سالهای 1366 تا 1369 صورت پذیرفته.
2) کاهش روز افزون طعمه.
تخریب زیستگاه: توسعه کشاورزی و صنایع، اسکان انسانها، معدن ‌کاوی، و طرح‌ های زیربنایی در اکثر زیستگاه های طبیعی ایران تغییراتی بوجود آورده است. افزایش تعداد دام، بدون توجه به ظرفیت محیط و فصل مناسب، در تخریب و کاستن گیاهان نقش بسزایی داشته و این به نوبه خود به از بین رفتن سم ‌داران، که مهمترین طعمه یوزپلنگ میباشد، منتهی شده است. تقریباً تمامی مردم روستایی ساکن در زیستگاه یوزپلنگ آسیایی بز، گوسفند، و شتر پرورش میدهند.
این مسئله مدت زیادی است که به‌ مانعی در حفاظت از حیات وحش تبدیل شده است. اما امروزه دامداری به تجارتی فراگیری تبدیل شده است و چرای بیش از حد، بخصوص در مناطق حفاظت شده، کماکان رایج است ( که در فصول خشک به تغذیه صنعتی بدل میشود ). فرایند تبدیل زمین به بیابان بسیاری از مناطقی را که یوزپلنگ درآن زندگی میکند از بین برده و مناطق وسیعی را به محیط تخریب شده، که دارای ارزش اقتصادی یا حیات وحش اندکی می باشد، تبدیل کرده است.
تهدیدهای غیر زیستگاهی: شکار مستقیم وحوش در ایران با وفور فزاینده سلاح گرم و استفاده از خودرو برای شکار همبستگی کامل دارد. اکثر شکارچیان غیر قانونی از اهمیت یوزپلنگ و طعمه‌های آن در نظام بوم ‌شناختی آگاه نیستند و شکار غیرقانونی در نظر آنها جرمی ناچیز به حساب می آید.
علاوه بر شکار غیر قانونی، سالانه حدود یک میلیون مجوز شکار با سهمیه 300 گلوله به‌ طور رسمی صادر می شود. باید به تمامی این تهدیدها بهره‌ برداری تجاری از گونه‌ های خاص را نیز افزود که به صورت بی رویه ادامه دارد. گونه‌ هایی چون آهو، پلنگ، باز، هوبره، کبک، مرغابی و تمساح از جمله گونه‌ های در خطرند. با توجه به تعداد اندک یوزپلنگ باقی مانده در مناطق، و به خاطر اینکه نسبت ماده به نر این گونه هنوز روشن نیست، با شکار هر یک گربه ‌سان لطمه سنگینی به نظام ژنتیکی گونه در حال انقراض وارد می شود.
متأسفانه نظارت بر شکار غیرقانونی دشوار است؛ به عنوان مثال، زیستگاه‌های یوز غنی از کانیهای مهم صنعتی و تجاری است که توسط وزارت صنایع و معادن مورد بهره‌ برداری قرار گرفته می شود که جاده سازی مناطق مذکور را برای همگان، از جمله شکارچیان قابل دسترس می کند…

منتشرشده توسط

10 دیدگاه در “یوز ایرانی روی خط انقراض”

  1. شیر و ببر و کاراکال ایرانی منقرض شدند و دیگه وجود ندارن حالا هم نوبت یوز ایرانیه …گاهی احساس می کنم که دیگه وقتی خبرهای اینچنینی رو می شنوم ، استفاده ی تنها از کلمه متاسفم راضیم نمی کنه…
    کیه که از ظلمی كه هر روز به این حيات‌ وحش روا می شه بي‌ خبرباشه؟
    بزرگی گفته:من از ظالم بیزارم ولی از ظلم پذیر بیزارترم!!!

  2. سلام
    من نمی دونستم کاراکال چیه، برای همین توی google یه جستجویی کردم، نتیجه این شد که هم عکساشو دیدم، که واقعا حیوون خوشگلی بود و هم اینکه توی هیچ کدوم از اون وب ها اشاره ای به منقرض شدن نسل این حیوون نشده بود و همگی اشاره کرده بودن که در نقاط مختلف ایران یافت می شود.حتی بعضی گفته بودن به وفور یافت می شه؟؟؟!!
    سینا، مطلب مفیدی بود. ولی به نظرت این آمار یه میلیون مجوز ، منطقیه؟؟

  3. سلام،
    داوود جان این آمار رو من از سایت روزنامه همشهری گرفتم و از صحت و سقم آن اطلاعی ندارم.

  4. ببخشيد كلكچال يوز نداره؟ مخاستم يه تاشو بيارم خونه مواظبش باشم

  5. سلام،
    نکته اینجاست که این حیوان باید به صورت کاملاً آزاد زیست کنه و بایستی در محیط طبیعی زندگی خودش از اون مراقبت کرد.
    حالا اگه خیلی علاقه مندید یه حیوون دیگه واستون پیدا می کنیم که ببرید خونه.

  6. سلام
    من به تازگی با يوز پلنگ ايرانی آشنا شدم و خودم الآن دارم در نزديکی يک يوز ايرانی که تو مياندشت خراسان شمالی زندگی می کنم من حاضر هستم تا برای نجات بقای اين جاندار هر کمکی بکنم.

  7. یادش به خیر یه بچه یوز رو 1ماه نگه داشتم خیلی باحال بود هرگز یادم نمیره بعد بهمحیط زیست تحویل دادم اصلا نمی تونم توصیفش کنم زمین تا اسمون با گربه فرق داشت

  8. salam az matalebe mofideton mamnonam. mikhastam begam age gharar bashe in gorbesan ziba hefz beshe az hame mohem tar etela resanie, vabaraye dosatne golam begem karakal hanoz khoshbakhtane dar iran hozor dare har chand etelaate khobi azash nadarim..va jarimeye negahdari ya shekar use irani bist milion toman mibashad . pas behtare hata baraye sargarmiam onaro shekar nakondi,

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.