سلام سلام، سلام به روی ماه همتون، البته توجه داشته باشید اگه امشب خودتونو تو آینه دیدید سریع پا نشید زنگ بزنید نهاد بگید من ماه رؤیت کردم، چون این ماه با اون ماه فرق داره!! شما 14 شب دیگه رؤیت می شید.
در ابتدا لازم می دونم توضیح بدم که من هم مثل چند تا از دوستان دفعه اولمه که مبادرت به نوشتن می کنم، بنابر اين بی تجربگیم رو به بزرگی خودتون ببخشید. من نه بلدم مطالب خیلی خوب و پر مایه بنویسم و نه بلدم مثل دوست خیلی خوبمون شعر بگم. ولی خودمونیم ممد جون گل کاشتی، عجب طرفدارهایی هم به هم زدی ها!! ببین به خاطر یه سرماخوردگی کوچیک چه کارها که نمی کنن و چه اطلاعیه ها که واست نمیدن. بابا یه خوردشو بفرست این طرف…
ولی نه صبر کن!!!!شنبه این اطلاعیه رو نوشته بودن!!!؟ نخواستیم ممد جون، ما که نداریم این طرفدارها هم نخواستیم.
خوب شوخی بسه، اونم از نوع بی مزش. می خوام بدونید که همتون واسم عزیزید و اینها شوخیی بیش نیست.
یه خورده حرف حساب….
از اونجا که دوست عزیزم علی رضا تصمیم گرفته توجه ما رو به خودمون بیشتر جلب کنه من هم به این فکر افتادم که توجه همگی رو به محیط اطرافمون بیشتر جلب کنم. به زمین، به هوا، به طبیعت و به موجودات زنده دیگر، که همگی مخلوقات آن خالق بی همتا ییم و همگی از یکی از بزرگ ترین نعمت های او به نام حق حیات بهره مندیم.
پس بنگرید که خودخواهی این والا مخلوق خدا و این توانای جانشینی او با دیگر مخلوقات خدا چه می کند!؟ تا حدی که دیگر حتی حیات خود را بر روی زمین به مخاطره انداخته و هنوز از روی بی توجهی در این مسیر طی طریق می کند. چه دیر خواهد بود روزی کا با روند موجود به خود آییم و تجربه ای تلخ را برای آیندگانمان به میراث بگذاریم، البته اگر حق حیاتی را برای آنان قائل باشیم.
به امید آنکه خدا در این مسیر یاریمان کند تا با کمک یکدیگر به زمین، این مادر مهربان بیش از پیش توجه کنیم.
در انتها به لطف اعلام وجود گروه “اصم” ما هم جرأت اعلام وجود پیدا کردیم
هرهفته هر 1شنبه
با گروه “نر“ (نظام الحسینی، رادمرد)
گروه “نر” تولدتون مبارک، ولی لزومی نداشت اینقدر روی جنسیَتِتون تاکید کنید.
چه “نر” باشید، چه “نر” نباشید، قبولتون داریم.
در ضمن چرا اینقدر شکسته بندی میکنی؟ دستت درد نکنه،بامزه بود
بیشتر ببینیمتون…چه تو وبلاگ، چه تو جلسات
سینا نشون دادی که بر خلاف بی تجربگی توی وب نوشتن ،خوب از پس این کار بر میآی.
خوشحالم که این گروه راه افتاد و استعدادهای تهفته زیادی رو ،رو کرد.
ان شاالله گروه شما در کنار گروه های نارسیس،اصم و مستقل بنویس ها فضایی شادو به دور از توهین و اهانت رو به وجود بیاره.
من هم به نوبه خودُم تشكيل گروه “نر” رو تبريك مِگَم و مث داوود آرزو مُكُنم اين گروها بتونن استعداد هاي خودشونو به هر بهانه اي كه هَه، حالا مُخاد رو كم كني باشه يا حسادت يا خير خواهي يا هر چي كه هَه، رو كنن!! من هم به عنوان خاننده اين وبلاگ اميدوارم وبلاگتون با وجود اين گروها هر رو پربارتر بِشَه! موفق باشِد
چون ديدم اين گروه “نر” يه گروه زيست محيطيَه! ديدم خال ياز لطف ني كه اين شعر طنزو دربارهِ قطعي برقو گرماي اين روزاي ماه رمضون بنوسم. البته يَهو فك نكُنِد كه منم مث حضرت حافظ ثاني محمد مخاطبي اردكاني طبع شعر دارمَه! نه! اين شعر ماله يكي ديگَهَ!
خوشا سرما و وضع بي مثالش
خداوندا ! چرا کردي زوالش؟
اگر چه سوز سرما داد ميداد
نبودم فکر اين گرماي مرداد
زمستانت دو چندان لرز کرديم
کنون هم، فرودين را فرض کرديم
***
خدايا ! باز از آن سرمات بفرست
که تا پنجاه سالش گشت فهرست
ز لطف بي حدِ برخي وزيران
سفر کرديم تا اعماق دوران
سفر کرديم تا پنجاه و اندي
بدون هيچ آسيب و گزندي
***
خدايا! لطف تو از حد فزون است
ولي اين حَرّ و بَردَت بي شگون است
زمستان گازمان را ناز ميبود
به تابستان ز برق و آب کمبود
در اين گرماي طاقت گير مرداد
ز قطعيّ مُدام برق ، فرياد
***
فيوز برقمان از جا پريده
فِر و يخچالمان آسيب ديده
گمانم باز تا پنجاه سالي
کسي گرماي تا اين حد نديده
***
به شبها فازمان نول است يا رب!
سبوي صبرمان فول است يا رب!
عزیزی گفت دعواهای هر سال
همیشه بر سر پول است یا رب!
***
به روزش برق و آبي نيست ما را
به شب تا صبح بي تابيست ما را
اگر قطعيّ برق و آب داريم
خدا را شکر شبها خواب داريم
***
وزير برقمان فرمود پاييز
نمایم رفع، اين قطعيّ ناچيز!!!
خدايا ! اي خداي برج مينو
نگه دار اين وزير نفت و نيرو
دو چندان کن تو توفيقاتشان را
فزوني بخش احساساتشان را
***
اگر چه آب و برقي نيست ما را
اگر چه حال جان سوزيست ما را
اگر گازي اگر برقي نداريم
تو را يا رب ، کماکان دوست داريم !
من یه پیشنهاد دارم. اگه مِشه یک user , password به این آقای برادرزنِ داداش داوود بدِم تا مطالب طنزِش رو به صورت پست بنویسه.
آقا رجا دسمريزا از پيشنهادت ولي من كه گفتم استعدادُم تو وب نبشتن مثِ شماها ني! حالا اگه هفته 8 رو 9 رو بود مِشُد يه كاريش بُكُني (يَه روزِشَم به ما مِدادِد) ولي بازم خوشحال مِشَم و باعِث افتخاره كه تو وبلاگ سمپاديا ما رو هم راه بِدن!
بابا سينا ايول!
عجب سوتي باحالي داديا!
فكر كنم زياد گندش درنيومده! بين خودمون ميمونه خيالت راحت!!! D-: